بچههایی که پیام مثبت را به جای پیامهای منفی میشنوند، دارای اعتماد به نفس بیشتری هستند. از آن جایی که آنها صرفا برای “بودن” مورد تقدیر و تمجید قرار میگیرند، نیازی ندارند برای جلب توجه والدینشان، رفتارهای بد نشان دهند. هر گاه توانستید افکار منفی خو را با افکار مثبت جایگزین کنید، راحتتر میتوانید کارهای مثبت فرزندتان را ببینید و کارهایی که شما را آزار میدهند، نادیده بگیرید. سعی کنید به خاطر بسپارید که اگر فرزند شما باعث ناراحتیتان میشود، بدین معنی نیست که بد و شیطان است، بلکه معنی آن صرفا این است که دیدگاه و خط مشی او با دیدگاه و خط مشی شما متفاوت است.
برای این که کودکتان همان طور که میخواهید رفتار کند، باید به طور دائم رفتار مورد نظرتان را مورد تشویق قرار دهید. برای مثال، فرض کنید میخواهید هنگام صحبت با تلفن، فرزندتان آرام بازی کند و یا خودش را سرگرم کند، به جای این که به محض زنگ زدن تلفن، بخواهد که به او توجه کنید. خوب دقت کنید، دفعه دیگر که توانستید به خوبی با تلفن صحبت کنید چون فرزندتان اتفاقا مشغول تماشای تلویزیون و یا سرگرم بازی بوده، این حرکت او را مورد تشویق قرار دهید. بعد از این که تلفن را قطع کردید، فرزندتان را در آغوش بگیرید و ببوسید و با هیجان بگویید: “می دانی چه کار کردی؟” وقتی فرزندتان کنجکاوانه به شما نگاه میکند و میپرسد: “نه، چه کار کردم؟” به گرمی جواب دهید: “وقتی مشغول صحبت با تلفن بودم، تو خیلی خوب رفتار کردی. خیلی ممنونم که اینقدر ساکت بودی.”
تضمین میکنم که فقط یک یا دو بار تشویق کافی است که دیدگاه شما و فرزندتان یکی شود. پس از مدت کوتاهی، وقتی تلفن زنگ میزند، فرزندتان عمدا رفتار خوبی نشان میدهد.
تشویق نیز در کم کردن مشاجره بین فرزندان بسیار موثر است. این خود والدین هستند که عدم سازگاری خواهر و برادرها را صحه میگذارند. به جای این که بگویید: “شما بچهها همیشه دارید با هم میجنگید. چرا نمی توانید با هم کنار بیایید؟” چرا بر روی زمانهایی که واقعا با هم کنار میآیند تاکید نمیکنید؟ بچههای من همیشه شنیدهاند که: “شما دوستان صمیمی یکدیگر هستید. البته گاهی با هم بحث دارید، اما در حقیقت صمیمی هستید.” نتیجه آن: آنها واقعا با هم صمیمی هستند.
به جای انتقاد از فرزندانتان، سعی کنید متوجه رفتارهای درست و خوب آنها شوید. اگر میخواهید رفتارهای مثبت آنها افزایش یابد، روزانه حداقل یک رفتار مثبت آنها را متوجه شوید و مورد تشویق قرار دهید، هر چند آن رفتار کوچک باشد. میتوانید چیزی به این سادگی بگویید: “هیچ میدانی چقدر لبخندت را دوست دارم؟ هر بار وارد اتاق میشوی اتاق را نورانی میکنی.” همین جمله ساده، کودکی خندان تربیت میکند.
اینها چند جمله پیشنهادی است:
چقدر عالی است که در حال کتاب خواندن میبینمت.
چقدر ساکت بودی وقتی مامان مهمان داشت.
چقدر خوب میتوانی سرت را گرم کنی.
چقدر خوب به من کمک میکنی.
فرزندان، هر روز خوب هستند، اما والدین یا متوجه نمیشوند و یا زحمت اظهار نظر به خود نمیدهند. اگر در حین رانندگی، بچهها ساکت هستند، احتمالا به خودتان میگویید شرط میبندم تا سه دقیقه دیگر شروع به شیطنت میکنند. دفعه دیگر این فکر منفی را با این فکر مثبت عوض کنید و آن را بلند بگویید: “چه بچههای خوبی دارم. شما در حال رانندگی من به آرامی و شادی بیرون را تماشا میکنید.”
وقتی هر روز متوجه رفتارهای مثبت فرزندتان شدید و آنها را تشویق کردید، واکنش آنها رفتارهای مثبت بیشتری خواهد بود. لازم نیست او به یک موفقیت بزرگی برسد تا مورد تشویق و تقدیر قرار گیرد. هدف شما باید تشویق رفتارهایی باشد که دوست دارید هر روز بیشتر شاهد آنها باشید. وقتی روحیه خود را به یک روحیه مثبت تر تبدیل میکنید، یک واکنش زنجیروار را مشاهده خواهید کرد که نتیجه آن فرزندانی شادتر و مثبتتر و همسری شادتر و مثبتتر خواهد بود.
منصوره آرام فرد